عاشقانه هایم برای مهسا



 


از چشمانت حالت را بفهمد و بداند که چطور باید چشمانت را بخنداند و از نصیحت های منطقی دست بکشد.

باید یک نفر باشد که برای تفاوت هایتان احترام قائل شود و اتفاقأ دیوانه ی تفاوت هایتان باشد!

یک نفر که حساسیت هایت را درک کند و از آنها به عنوانِ نقطه ضعفَت استفاده نکند و هیچ وقت اجازه ندهد بیماریِ بزرگِ حسادتِ درونَت بیدار شود.

باید یک نفر باشدکه اگر شاعری نمی‌داند که دیوانگی بلَد باشد و چه تو خوشبختی اگر  که دیوانگی و شاعری را با هم بلد باشد و تا نیمه شب بنشیند و به دور از گذشت زمان  برای تو شعر بگوید
یک شاعر دیوانه که گهگداری سرش را روی پاهایَت بگذارد
و در خواست کند برایش شعر بخوانی ، برایت شعر بخواند!
که گااهی کتابَت را از دستت بگیرد و به تو بگوید دوست داری من برایت بخوانمش؟

یک نفر که موهایت همیشه با دستانِ او بافته شود! 
یک نفر که بداند وقتی باران میبارد
اگر در خانه باشی دلت میگیرد و بگوید برویم زیرِ باران بِدَویم؟
یک نفر که از نگاهت بخواند دلت میخواهد امروز را به گردش بروی.

یک نفر که دلنازکی هایت ، نِق زدن هایت از سرِ دلتنگی دلش را نزند و خریدارِ ناز و اَطوارَت باشد!
کسی که هیچوقت نگذارَد دلخوریت به روزِ دوم بکشد!
یک نفر که بتوانی در کنارش خودِ واقعیت باشی و از خودت بودن هَراس نداشته باشی!

یک نفر که برای گوش دادن به حرف هایت وقت بگذارد و گوش سپردن به روزمرگی هایت برایش جذاب باشد!

یک نفر که بتوانی در کنارش کودکِ درونت را زنده نِگه داری و با خیالِ راحت عاشقی کنی.!

آخر میدانی چیست ؟ 
در زندگی هرکس یک نفر باید باشد
مرد یا زن بودنش مهم نیست
فقط باید یک نفر باشد
یک آدم
یک دوســت
 یک همـــــــدم
 یک رفیـــــــــق
یک نفر را  که بلد باشد زشتی هایت را دوست داشته باشد وگرنه زیبایی هایت را که همه دوست دارند
یک نفر که تو را نه برای مدرک و جایگاهت نه ثروتت نه زیبایی و نه برای تمام داشته هایت بخواهد بلکه تو را برای خود خود تو بخواهد

کسی را  که صورت آرایش نکرده ی تازه از خواب بیدار شده ات را دوست داشته باشد،
زیر چشم های گود رفته ی سیاهت را
زانو و آرنج پینه بسته ات را
ابروهای پر و دست نخورده ات را

کسی باشد که تو را توی تمام فین فین کردن های سرما خوردگی ات با دستمال های خیس و چشم های قرمز و پف کرده و خشکی دور دماغت از روزهای خنده های از ته دل و دندان های ردیف مرتبت بیشتر دوست داشته باشد

یکی باید باشد تو را صدا کند. … یک جوری که حالت را خوب کند یک جوری که هیچ کس دیگر بلد نباشد یکی باید تو را بلد باشد…

یک نفر باید باشد که بدون ترسِ اشتباهاتت را برایش بگویی …یک نفر باشد در این دنیا که نصیحت را بلد نباشد.

یکی باید باشد که تو را بلد باشد. یکی باید باشد که تو  را صدا کند آن هم به نام کوچکت. جوری که حالش خوب شود. طوری که هیچ کس دیگر نتواند. یکی باید آدم را بلد باشد.

یک نفر باید باشد که بدون ترس هیچگونه قضاوتی برایش همه چیز را تعریف کنی تمام حرف هایی که داری ، آرام آرام 

باید یکی باشد که ببینی چقدر برایش فرق می کنی و چقدر بلد است تو را و چقدر حواسش به تو جمع است.

باید یکی باشد ، وقتی که در رستوران های شیک کنار تو نشسته ، صدای هورت کشیدن سوپ و بالا کشیدن نوشیدنی ات که توی لیوان به آخرش رسیده را با نی نه تنها خجالت زده اش نمیکند بلکه این را از تو بیشتر می پسندد تا خوردن استیک با چاقو و چنگال را.
باید یکی باشد ، که تو و زشتی هایت  را به مانند  تو و زیباییهایت دوست داشته باشد.

باید یکی باشد که مدام به تو بگوید دوستت دارم و دغدغه اش این باشد و با تمام دوستت دارم گفتن های تو باز از تو بپرسد تو مرا دوست داری؟و دوست داشتن تو تنها دغدغه اش باشد و از تو همین دوست داشتن را بخواهد و دیگر هیچ

باید یکی باشد که همیشه برای تو صدقه بیاندازد و مدام نگران تو باشد و هوای تو را تو را داشته باشد 
باید یکی باشد که کوتاهی قد،اضافه وزن و ریزش موهایت تو را به او نزدیک تر کند

کسی که سال ها بعد برای چروک های زیر چشم و خط های مورب دور دهانت بمیرد
کسی که با حوصله بنشیند دانه دانه تارهای سفید موهایت را ببافد،عینکت را مثل چشم های پر فروغ روزهای اول آشناییتان دوست داشته باشد و مراقب شکستنی هایت باشد، قلبت و حتی استخوان هایت

میخواهم بگویم همه ی ما پیرزن و پیرمردهای غرغرو و خودآزار و خودخواهی خواهیم شد که فرشته هایی می خواهیم که تا ابد به ما مثل روز اول نگاه کنند
پیرزن ها و پیرمردهایی که بیماری،خروپف،فراموشی،زشتی و ناتوانی جزیی از زندگی مان خواهد شد قطعا".

همه ی ما یک نفر را می خواهیم که سالهای سال روزهای سخت را به دلگرمی بودن ِهم بگذرانیم.
شاید رویایی و تخیل وار بنظر بیاید
اما صبر کردن برای داشتن چنین آدمی خالی از لطف نیست.
چرا که آدم ها یکبار زندگی میکنند و تمام آدم ها حق این را دارند که در زندگیشان خوشبختی و عاشقی را لمس کنند!

خدا را چه دیده ای
یـــــک روز … یــک نفر… در زندگی ات قدم خواهد گذاشت. و باعــــــث خواهد شد که بفهــــــــــمی . … پای دوست داشتن که در میان باشد باید تمام اقاقی ها دیوانه و شاعر بشوند

به قلم میم صابر


آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها